تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۱۹ - ۱۹:۱۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 112083

سینماسینما، مصطفی یوسف‌زاده

اگر کسی پی برد که یک معضل مهم و ملتهب اجتماعی مانند خشونت های کلامی منجر به جنایت وجود دارد که معلول خلأ  امنیت روانی است و قصد دارد با استفاده از مدیوم سینما آن معضل را با دیگران به اشتراک بگذارد، باید به قواعد مدیوم هم تن بدهد تا کوشش خود را بی‌ثمر نبیند.

تلاش فیلم‌ساز برای بیان قصه‌ای چالش‌برانگیز در دل التهابات اجتماعی امروز جامعه با محوریت زنان تحسین‌برانگیز و قابل توجه است. این تلاش و کوشش وقتی اهمیت بیشتری می یابد که فیلم‌ساز قصد دارد با دوری از افتادن در ورطه نگرش های افراطی و شعاری فمینیستی از وجوه یک کنش اخلاقی و انتخابی مهم پرده بردارد و مخاطب را با وجدانی بیدار و مسئولیت‌پذیر مواجه سازد.

در روزگاری که همگان نگران ترویج بی‌اخلاقی در گوشه و کنار جامعه هستند و آستانه تحمل افراد به قدری است که ممکن است با خلق کوچک‌ترین موقعیت ملتهب دست به عملی بزنند که نتیجه‌ای هولناک در پی دارد، ترانه (سارا بهرامی) دست به یک انتخاب اخلاقی بزرگ و سرنوشت‌ساز می زند. او در یکی از همین موقعیت های روزمره که بارها شاهدش هستیم، ناخواسته کاری می کند که می توانست از کنارش بگذرد، ولی یک انتخاب اخلاقی انجام می دهد که نه فقط زندگی خود، بلکه چند خانواده را تا سال ها تحت تاثیر قرار می دهد.

اما تلاش محترمانه فیلم‌ساز ناکام می ماند، به دلیل همان نکته که ذکرش رفت؛ تن ندادن به قواعد مدیوم.

مثلا قصه «جمشیدیه» آن‌قدر پر و پیمان نیست که ما را در فرایند انتخاب اخلاقی ترانه قرار دهد. اساسا شناختی از ترانه حاصل نمی شود تا مخاطب او را همراهی کند. فیلم اساسا برای مخاطب زمینه‌چینی مناسب و درخوری قرار نمی دهد تا موقعیت انسانی و اخلاقی ترانه منطقی جلوه کند. بنابراین در نبود فراز و فرودهای منطقی قصه، انتخاب نماهای درشت با بازی خوب و درگیرکننده سارا بهرامی و پانته آ پناهی‌ها و خلق موقعیت های اشک‌برانگیز موجب هم‌دلی نمی شود. وقتی فیلم توانایی کشف انگیزه های درونی و روانی ترانه را ندارد، کوشش برای اثبات بی‌گناهی او در دادگاه نیز بی‌ثمر است.

انتخاب دو خانواده از دو طبقه مختلف اجتماعی و نشان دادن تضاد های میان آنان نه‌تنها در تعمیق و حل مسئله کارکرد ندارد، بلکه بیش از آن‌که مخاطب را وارد موقعیت پیچیده انسانی کند، با سیستم معیوبی مواجه می کند که فیلم ابدا در حد و اندازه های بیان معضلات آن نیست، چراکه در سینما اول باید جزء را ساخت تا به کل برسیم. اول باید فردیت و شخصیت افراد درگیر قصه ساخته و پرداخته شوند. در نبود سینما خطابه شعاری امیر در دادگاه در نبود قانون بازدارنده و عدم حضور زنان در ورزشگاه ها و مونولوگ ترانه در بیان قربانی شدن زنان در جامعه خشن چه جایگاهی در سینما دارد؟

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها