تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۶/۲۱ - ۱۵:۵۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 114214

سینماسینما،  محمد تقی‌زاده

پنج سال پیش که فیلم «ملبورن» در جشنواره به نمایش درآمد، گروهی فیلم را خیلی موفق و خوش‌ساخت عنوان کردند و اکثریت منتقدان فیلم «ملبورن» را تقلید از سینمای فرهادی، به‌خصوص در فیلمنامه‌نویسی و ایجاد تعلیق در داستان، به حساب آوردند. فیلم «ملبورن» جوایز متعددی در جشنواره‌های خارجی از آن خود کرد و به عبارتی از موفق‌ترین فیلم‌های دهه ۹۰ سینمای ایران در حوزه بین‌المللی لقب گرفت.

«سرخ‌پوست»، دومین فیلم کارگردان «ملبورن»، در جشنواره سی‌وهفتم فجر به نمایش درآمد و مورد تحسین و تقدیر جمع زیادی از منتقدان و دوست‌داران سینما قرار گرفت تا یکی از پراقبال‌ترین فیلم‌ها برای تصاحب سیمرغ‌های مهم از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر اول زن فیلم دوم نیما جاویدی یعنی «سرخ‌پوست» باشد.

نیما جاویدی در «سرخ‌پوست» به بلوغ کاملی از کارگردانی رسیده است که بر پایه فیلمنامه‌ای دقیق و پرفرازونشیب به نتیجه‌ای استاندارد با کیفیت از فیلم‌سازی در سینما نائل شده است. داستان فرار یک زندانی در آستانه ترفیع رئیس زندان داستانی بسیار ساده و یک خطی است که با هنرمندی و مهارت فیلمنامه‌نویس و ایجاد گره‌های به‌موقع و قابل باور توانسته فیلمی نفس‌گیر و جذاب برای عموم مخاطبان سینما باشد و البته به حضور بین‌المللی فیلم در عرصه جهانی نیز بسیار امیدوار بود.

فیلم در سال‌های قبل انقلاب و دهه ۴۰ یا ۵۰ شمسی می‌گذرد. از این‌رو طراحی صحنه و لباس فیلم از جمله نکات ریسک‌پذیر فیلم محسوب می‌شده است که در صورتی که قابل باور درنیاید، به فیلم ضربه زیادی خواهد زد، ولی فیلم‌ساز با تمهید محدود کردن فضای فیلم به یک زندان در یک منطقه در خارج از شهر، بسیاری از مشکلات ناشی از ایجاد لوکیشن و طراحی‌های شهری را از فیلم خود حذف کرده است و با انتخاب یک زندان مرموز و قدیمی که دالان‌های پرپیچ‌وخم و ترسناکی دارد، موفق به ایجاد لوکیشنی جذاب برای باورپذیری بیشتر فیلم شده است.

فیلم خیلی زود و در اوج بحران شروع می‌شود و چنان جذاب پیش می‌رود که محدودیت‌های فضایی و زمانی فیلم اصلا به چشم نمی‌آید. شخصیت‌پردازی‌ها با ظرافت و دقت فراوان پرداخته شده است. شخصیت مقتدر ولی مهربان نوید محمدزاده، هم‌چنین شخصیت متعهد ولی دلسوز ایزدیار با جزئیات و پرداخت تدریجی به مخاطب معرفی می‌شود تا سمپاتی و باورپذیری کاراکترهای محدود فیلم به بیشترین میزان برای تماشاگر برسد و کنش‌ها و رفتارهایشان از دید مخاطب واقعی و قابل باور باشد.

نوید محمدزاده یکی از بازیگران قدرتمند بعد انقلاب ایران است که در سال‌های اخیر کار هیئت داوران برای انتخاب نکردن او به عنوان بازیگر اول مرد را خیلی سخت کرده است. محمدزاده که از سال ۹۲ به عنوان نقش اول در سینمای ایران ایفای نقش کرده است، دو سیمرغ برای «ابد و یک روز» و «بدون تاریخ بدون امضا» گرفته است و یک سیمرغ هم به خاطر «عصبانی نیستم» از جشنواره بدهکار است. امسال هم نقش‌آفرینی محمدزاده در دو فیلم «سرخ‌پوست» و «متری شیش و نیم» برای انتخاب وی به عنوان بهترین بازیگر مرد جشنواره در قالب نقشی متفاوت را از برترین نقش‌آفرینی‌های سال‌های اخیر سینمای ایران در نظر گرفت.

پایان‌بندی «سرخ‌پوست» یکی از مهم‌ترین مقاطع فیلم است که محل بحث و جدل بسیاری از سینمادوستان و منتقدان قرار گرفته است. گروهی این پایان‌بندی را شعاری و برخلاف جریان واقع‌گرا و جذاب فیلم توصیف کرده‌اند و گروهی عامل برتری فیلم را همین پایان‌بندی دانسته‌اند. شخصیت اصلی فیلم با بازی محمدزاده بین عشق، وظیفه و منیت، اولی را انتخاب می‌کند و پیروزمندانه و با ذکاوت تمام به سمت معشوقه‌اش می‌رود و با این اقدام، تحول تدریجی شخصیت خود را تکمیل می‌کند و حلقه مفقود زندگی‌اش را که به‌ ظرافت فیلم‌ساز عشقی آرام ولی کنش‌گر معرفی شده بود، به سرانجام می‌رساند و رستگاری انسانی و واقعی را برای کاراکتر رئیس زندان به ارمغان می‌آورد.

«سرخ‌پوست» بهترین فیلم جشنواره سی‌وهفتم فجر بود که بیش از هر چیز تبلیغ سینما و انسانیت بود. فیلمی که به جای عوض کردن متعدد لوکیشن‌ها، افزایش شخصیت‌های فرعی و اضافی و هم‌چنین فضاسازی و اجراهای آن‌چنانی به قدرت و باورپذیری فیلمنامه و تسلط و جزئیات در کارگردانی اندیشیده است و توانسته داستان پرتعلیق و پرکشش خود را در بستری عاشقانه و جذاب با تمهیدات بصری مربوط به تم داستان به تصویر بکشد و در این میان شخصیت‌پردازی‌های باورپذیری را خلق کرده است تا تماشاگر فیلم را یک لحظه از دست ندهد و سینمای ایران یکی از جوان‌های خلاق آینده‌دار خود را بار دیگر شناسایی کند.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها