سینماسینما، منوچهر دینپرست
ساخت و تولید فیلمهایی با مضامین اجتماعی همچنان مورد توجه بسیاری از کارگردانان است. آنها اغلب مصایب و مشکلات و نابهنجاریهای جامعه را امری جدی و مهم میدانند و از کنار آن بهسادگی نمیگذرند. بر این اساس توجه به چنین مشکلاتی میتواند دستمایه ساخت فیلمهایی شود که به نوعی همانند آینه آنها را بازتاب داده و برای مخاطب جنبهها و موقعیتهای آن را بازگو میکنند. فیلم «تو مشغول مردنت بودی» نیز بر همین اساس ساخته شده است. کارگردان معضلی را مورد توجه قرار داده که کمتر میتوان درباره آن صحبت کرد یا حتی آن را به تصویر کشید. او با ارائه ساختاری نوین قصه فیلم را در کالبدی قرار داده که برای مخاطب جذاب باشد.
صحبتمان را از داستان شروع میکنیم. قصه فیلم بر اساس اتفاقی است که برای زنی رخ میدهد. او در هنگام چکاپ با موانعی روبهرو میشود و در کنار آن خواهرش نیز با رویداد مهیبی مواجه میشود که بیگمان موضوع تجاوز به اوست. آیا این داستان شما مصالح کافی و موقعیتهای مناسبی داشت که بتواند آن را برای مخاطب بیان کند و او دچار سردرگمی نشود؟
تجاوز همیشه موقعیت جذابی را برای یک پیرنگ خوب میسازد. اگر تجاوز عبور بارز از خطی به نام حریم شخصی و خصوصی آدمی تعریف شود، حتما قربانی از وضعیت پایدار زندگیاش خارج میشود و شاید تا همیشه در آن بحران روحی – روانی بماند. این وضعیت برای مواد خام یک داستان گیرا لازم اما کافی نیست. باید مساحت موقعیتش را اندازه گرفت و با طراحی درست شخصیتها در بستر آن، گرههای داستانی را بنا گذاشت. از طرفی سیمین هم نازاست و تلاش او برای زاییدن و رهایی از بند تحقیر خانواده همسرش، راه به جایی نمیبرد. از این جهت «تو مشغول مردنت بودی» بر هسته تقابل این دو خواهر با دو مشکل مکمل همدیگر بنا شده است. موقعیتی که با ورود دکتر و مشکل همراهش کامل میشود.
چرا فکر میکنید این رخدادها میتواند برای مخاطب جذاب باشد، درحالیکه باور عمومی جامعه این است که در برابر چنین اتفاقی سکوت باید کرد؟
باور عمومی جامعه امری نسبی است و حداکثر میتواند در عرف آن را خلاصه کرد. جامعه پویای امروز مرزهای عرف را روزبهروز جابهجا میکند. امروز اگرچه تمامی حقوق مدنی و حقوقی تجاوز اصلاح نشده و بخشی از آن هنوز در تاریکی و محاق مانده است، اما بخش مهمی از آنها طی دو دهه گذشته تغییر کرده است. شاید الان کمتر کسی در برابر تجاوز آشکار به عنف سکوت میکند و قربانی هم راحتتر از گذشته میتواند از پس موانعی همچون آبروی خانوادگی و محلی بربیاید. منتها در شهرهای کوچک و روستاهای کوچکتر، هنوز آن قبح تجاوز نریخته و قربانیان تا همیشه و با درد، راز سربهمهر خود را در سینه نگه میدارند. جدا از معضلات اجتماعی، باید به زخمهای عمیق عصبی، روانی آن اشاره کرد. هرچند درونمایه فیلم ایستادن روی هر کدام از معضلات گفته به شکل منفرد نیست و ترکیبی از اینهاست که بستری میشود برای نزدیکی دو خواهر به هم.
بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که نقش اول خانمی است که چندان برای مخاطبان سینما مشهور نیست. بهتر نبود برای چنین داستانی از یک بازیگر شناختهشده استفاده میکردید؟
بازیگر شناختهشده یا به اصطلاح عمومی، چهره، چه فرقی با بازیگر ناشناخته دارد؟ اگر بازیگر بهتری است که با پول در جیب ما دستم به او نمیرسد. اگر قرار است همعرض هم باشند، ترجیح من با بازیگران ناشناخته است، تا هم از شر حاشیههای کار با بازیگران مشهور خلاص شوم و هم بودجه ذخیرهشده آن را صرف امور فنی و عوامل همدل فیلم کنم. دست آخر هم اگر بازیگر شناختهشده برای فروش فیلم انتخاب شود که اساسا فیلمهای بنده مختصات گیشه را ندارند و آن بازیگر چهره هم کمکی به فروش بیشتر فیلم نمیکند. شاهده خدادادی بازیگر توانمندی است که سالهاست در تئاتر اصفهان فعالیت میکند. او چرا نتواند نقش اول فیلم را بازی کند؟ در یک معامله برد برد، من این فرصت را برای نمایش تواناییهای او در بازیگری فراهم میکنم و او بی مزد و منت، توانش را برای ارتقای شخصیت سیمین به خواهری مستاصل و باورپذیر به کار میگیرد.
داستان فیلم دائما مخاطب را با موقعیتهای متفاوت روبهرو میکند. چرا اینقدر موقعیتسازی کردید؟
فیلمنامه «تو مشغول مردنت بودی» بر پیرنگی واحد سوار است و طبیعی است که حادثهها و موقعیتهای کوچکتر رخ دهند و شخصیتها ساخته شوند. هر چند ساختار مینیمال داستان اجازه موقعیتهای زیاد و پرحجم را نمیدهد. از طرفی، سه شخصیت که سه رأس مثلث درجه کشمکش را میسازند، با خود خردهداستانهایی را همراه میآورند و طبیعی است موقعیتهای جدیدی بسازند.
ساختار فیلم در فضایی سیاهوسفید است. با این بیرنگی که در فضای فیلم قرار دادید، تا چه اندازه داستان فیلم با این فضا و ساختار نسبت دارد؟ آیا این ساختار گویاست و آن ابهامی را که گفتیم، افزایش نمیدهد؟
در نگاه نخست، شاید علاقه من به بیرنگی، سیاه و سفید را محتمل کرده است، اما در سطح عمیقتر، وقتی رنگ از پهنای تصویر حذف میشود و کنتراست آن افزایش مییابد، تمرکز شما بر سایهها و خاکستریهای ترکیببندی میرود و به شما اجازه میدهد داستان خود را در میان این تودههای خاکستری تعریف کنید. طبیعی است که در طراحی شخصیتها و نزدیک کردن آنها به مایههای نه سفید و نه سیاه، به رنگ خاکستری برسید. رنگ اما همه چیز را نشان میدهد و این من را میترساند. هنوز از مواجهه با آن هراس دارم.
این دومین فیلم شماست که در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران میشود؛ سال قبل با فیلم سینمایی «جوجهها آخر پاییز جیغ میکشند» و امسال با «تو مشغول مردنت بودی». میدانم هر دو فیلم را لو باجکت (کمهزینه) ساختید و هنر و تجربه برای هر دو هم امکان اکران را فراهم کرد. این رابطه فیلمسازان مستقل با گروه سینمایی هنر و تجربه چگونه است؟
راستش اطلاق لو باجکت به فیلمهای من خیلی درست نیست. همان هزینه ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیونی هم که الان مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، بلاعوض، به فیلمنامههای لو باجکت تخصیص داده، برای من حکم هزینه کامل یک فیلم بلند را دارد. ساختن فیلمهای من بیشتر به یک شوخی میماند. من تقریبا با هیچی فیلم میسازم. با یک دوربین و یک سهپایه و یک لنز. گروه من تقریبا دو سه نفرند و آنهایی که در عنوانبندی میبینید، صرفا برای تشکر از همراهیشان آمدند. ساخت فیلم با همان بودجه حداقل لو باجکت سینمای ایران برای من آنچنان دستنیافتنی است که گمان نمیکنم یک روز بتوانم در شرایط حداقلی تولید سر صحنه بروم. اینجاست که نقش گروه محترم سینمایی هنر و تجربه در حمایت از امثال بنده خود را نشان میدهد، تا همین اندک تلاشهای فیلمسازی بیپول و بیهزینه در سایه سینمای فربه و پولدار که هر روز گستردهتر و فربهتر میشود، خاموش نشود و نمیرد.
منبع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- اکران فیلم سینمایی «زندگی شیرین» از ۱۷ آبان
- تاریخ سینما و عاشق سینما/ نگاهی به مستند «آرشیو متروک»
- ناگهان پروانه/ نگاهی به فیلم «وقتی پروانه شدم»
- یک فیلم کاملا تجربی/ نگاهی به فیلم «تو مشغول مردنت بودی»
- مواجهه با مرگ/ نگاهی به فیلم «تو مشغول مردنت بودی»
- گفتوگو با مهدی ارجمند، کارگردان «ملاقاتهای شگفتانگیز»/ «ملاقاتهای شگفتانگیز» یک فیلم ایدئوگرافیک است
- کارگردان «وقتی پروانه شدم» مطرح کرد/ چهره دوگانه میترا حجار در هر دو بافت سنتی و مدرن فیلم جذابیت دارد
- فیلمی مهم که قانونگذاران و مسوولان باید ببینند/ نگاهی به فیلم «خط باریک قرمز»
- نمایش سه فیلم کمتر دیده شده از سهراب شهید ثالث در باشگاه هنروتجربه
- اولین تیزر رسمی اکران ٨٨ دقیقه کوتاه
- در جستوجوی معنا!/ نگاهی به فیلم “محدوده ابری”
- میزگردی با کارگردانهای فیلم کوتاه بهاره/ فیلم کوتاه ضامن آینده سینمای کشور است
- گفتوگو با امید نیاز، کارگردان فیلم «ب ۱۲»/ بچهها فیلسوفهای بیتجربهاند
- فرار بیمعنی/ نگاهی به فیلم «درساژ»
- اینک آخر الزمان/ نگاهی به فیلم «خواب آب»
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- چهار مستند ایرانی در جشنواره هات داکس
- به انتخاب تماشاگران و به یاد شانتال آکرمن؛ ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن جایزه جدید میدهد
- رقابت «آنیتا، گمشده در اخبار» در جشنواره استانبول
- پایان تور کنسرت علیرضا قربانی در تهران
- تلفیق شادی و شایستگی؛ نگاهی به برنامه «آی نسیم سحری عید شد»
- همکاری دوباره با یونیورسال؛ کیلین مورفی وارد ماجراهای جنجالی زغال سنگ آمریکا شد
- نگاهی به سریال افعی تهران
- علی اصغر رضایی نیک درگذشت
- ۱۰ روز مانده به شروع اجرا؛ نمایشِ بهرام افشاری ۲ میلیاردی شد
- برنامه تعطیلی سینماها در شبهای قدر
- به کارگردانی مهیار علیزاده؛ بازیگران نمایش «و تو هم برنگشتی» معرفی شدند/ اولین حضور شمس لنگرودی در تئاتر
- کنسرت «علیرضا قربانی» / گزارش تصویری
- بهار «مولوی» با متن محمد چرمشیر آغاز میشود
- شروع فیلمبرداری فیلم «پیکی بلایندرز» از ماه سپتامبر با حضور کیلین مورفی
- الهه نوبخت داور بخش اصلی جشنواره هلند شد
- جایزه جشنواره فریبورگ به ایران رسید
- جایزه جشنواره فریبورگ به ایران رسید
- «شیرین»، مثل عشق زنانه
- تلاش برای تحریف تاریخ/ نگاهی به فیلم «پرویزخان»
- فریاد، فضیلت است/ یادداشتی بر فیلم «داگویل» با نگاهی به پرفورمنس «ریتم صفر» مارینا آبراموویج
- جورج میلر با «فیوریوسا» به کن میرود
- نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم با حمایت همراه اول در حال برگزاری است
- سفری به سوی ناشناخته ها
- فرامرز اصلانی درگذشت
- پوسترهای ۲ بخش جنبی جشنواره کن منتشر شدند
- جان تراولتا در یک فیلم درجه ۳ دیگر بازی کرد/ نمایش در آوریل
- عیدی همراه اول با سبدی از محصولات دیجیتال
- احمدرضا عابدزاده از عوامل «پرویز خان» شکایت کرد
- صدور پروانه نمایش غیرسینمایی برای ۴۱ اثر
- اجرای طرح «اکران شبانه» سینماها در تعطیلات نوروز