تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۱/۲۲ - ۱۴:۱۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 45070

میثم محمدیسینماسینما، میثم محمدی:“احترام بگذاریم”، “شیطنت نکنیم” و … اینها گزاره هایی است که در آخرین سکانس از جشنواره کابوس وار دوره سی و پنجم فیلم فجر از دهان کسانی خارج شد که انگار فقط در زمان برنده بودن اینچنین سخاوتمندانه از حقوق ضایع شده دیگران می گذرند و چشم می بندند! ماجرای جوایز شب گذشته هم به نوعی با فرمولی غلط و در دست گرفتن کفگیر و ملاقه از سوی چند آشپز، آش شور و بدطعمی را به خوردمان داد.

باز هم امید و نشاط تقلبی، باز هم لجبازی و دهن کجی های کودکانه، جوایز خلق الساعه و دو جایزه بازیگری زن و انتخاب های بحث برانگیزتری در بخشهایی از جوایز، همه و همه مهر تاییدی بود بر گسترش نوعی ویروس در اندام این دوره از جشنواره که نه تنها درمان نشد، بلکه به اکثر بخشهای اندام این رویداد سرایت کرد.

چه چیزی را باید بپذیریم بعد از این همه اختلاف نظر که بخش خیلی کمی از آن سلیقه است و البته همان سلیقه کم نیز باید تئوریزه شده باشد. اساسا به کدام دلیل انتقادات و ایرادهایی که با توافقی حداکثری در میان رسانه های مختلف، فارغ از جناح و دسته، به داوری و دست اندرکاران جشنواره  وارد شده، عناد و دشمنی تلقی می شود؟ وقتی که همه چیز عیان است و عیار صحبت ها و ادله مخالفان مشخص و درافشانی های شعاری و احساسىِ اقلیتِ منفعت طلبِ عشقِ سیمرغ هم مشخص!

نوید محمدزاده بازیگر فیلم سینمایی “عصبانی نیستم” که در دوره سی و دوم همین جشنواره فجر، برای ندادن سیمرغ و جابجا شدن نامش با رضا عطاران اشک می ریخت و در مصاحبه های بعد از آن هم همیشه افسوس میخورد و حرف از ظلمی میزد که به زعم اهالی رسانه و منتقدان و اهل فن هم به ناحق بر او شده بود، حالا سرش به کدام سنگ سخت خورده که آن روزها را فراموش کرده و درد تضییع حق همکارانش را فراموش کرده و همه چیز را شیطنت و بی اخلاقی و بی احترامی میداند و جالب از همه در مقابل مدیرانی تا کمر تا میخورد که به قول خودش سیمرغش را ندادند و هنوز به او بدهکارند! در دوره سی و پنجم هم احترام به داوران واجب بود و آنها هم محترم بودند و عقبه سینمایی داشتند!

حالا همان اهالی رسانه و منتقدان این روزها هم دهان به دفاع از حقوق تضییع شده دیگرانی باز کرده اند و قلم برای دفاع از هنرمندانی زده اند که هم به زعم آنها و هم به گواه افکار عمومی و برخلاف نظر داوران، بی تردید در خلوت های خود مانند نوید محمدزاده در دوره سی و دوم اشک می ریزند و افسوس میخورند. نامهای بسیاری که حق مسلم بر ضمه آنها بود که سیمرغ را ببرند که تعدادی هم در همین مراسم اختتامیه با حسرت به تماشای تداوم ناعدالتی مجموعه ای نشستند که در مراسم پایانی هم نتوانستند میزانسن دقیقی برای برگزاری بازی بد این روزهای خود طراحی کنند.

تاریخ سینما در بسیاری از برگ های درخشان خود ثبت کرده که بزرگانی که اعتبار این هنر بودند، هیچگاه با جایزهٰ هیچ جشنواره و رویدادی بزرگ نشده اند و چه بسا آنان که جایزه ای در ویترین خود نداشتند، بیش از دیگران در صفحه تاریخ سینما و میان عاشقان این هنر قدر دیدند. فارغ از هر قیاسی و فقط در مقیاس سینمای ایران باید گفت امثال  نوید محمدزاده که پس از دریافت سیمرغ، بهترین راه که همانا سکوت است را انتخاب نمی کند و خلاف جریان رسانه ها و منتقدان و اکثریتی که اشتباهات و استراتژی نخ نمای جشنواره برای آنها واضح و مشخص شده است، لب به انتقاد از حواشی باز می کند و همه چیز را شیطنت می داند، باید بداند که همین چند سال پیش که در ابتدای راه سینما بود، بخاطر نگرفتن سیمرغی اعتبار پیدا کرد و محبوب شد که حالا با همان سیمرغ خود را به جاده مصلحت و منفعت غلطانده و ژست و فیگورهایی میگیرد که دیگر مانند اتفاقی که در “ابد و یک روز” برایش افتاد و باز هم اهالی رسانه و منتقدان تحسینش کردند، شیرین و واقعی نیست.

بله، سیمرغ خوب است و جشنواره هم جای دیده شدن و به قول شما دیوارهای این خانه از طلاست، اما گاهی اعتبار در مسلکی دیگر است و چه بسیار هستند هنرمندانی که هیچگاه سیمرغ ندیدند و برای آن تور هم نینداختند. باز هم این اتفاق افتاد و بار دیگر بسیاری جایزه نگرفتند و معتبرتر شدند. حامد بهداد، هادی حجازی فر، حمید نعمت الله، محمدحسین مهدویان، فرشاد محمدی، مسعود سلامی و … سیمرغ امسال را لمس نکردند، اما بی تردید آثارشان ارتباطی زلال تر و ناب تر با مخاطب برقرار خواهد کرد و ای کاش همه، چه آنها که در این دوره حق بودند و چه کسانی که به ناحق جایزه گرفتند، حافظه تاریخی خود را تقویت کنند و این روزها را به سرعت فراموش نکنند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها