تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۶/۲۸ - ۱۲:۵۱ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 96857

به‌رغم فقر سینمای ایران در زمینه تولیدات داستانی مرتبط با واقعه عاشورا، کم نیستند چهره‌های معتبر سینمای داستانی که مستندسازی در این زمینه را تجربه و آثار ماندگاری خلق کرده‌اند.

به گزارش سینماسینما به نقل از مهر، سنت بازخوانی و مرور کتابچه تولیدات عاشورایی سینمای ایران غالباً به فصل نحیف تولیدات داستانی متوقف می‌ماند و هر ساله هم‌زمان با ایام عزاداری سیدالشهدا(ع) بخشی از تولیدات رسانه‌های سینمایی به آسیب‌شناسی این فصل اختصاص پیدا می‌کند. کتابچه تولیدات عاشورایی سینمای ایران اما فصلی غنی‌تر ولی کمتر خوانده‌شده هم دارد؛ فصلی مربوط به تولیدات مستند که علاوه‌بر مستندسازان بنام و سرشناس، چهره‌های معتبر سینمای داستانی هم سهمی قابل توجه در آن داشته‌اند.

در گزارش حاضر تلاش داریم بخشی از تولیدات مستند سینمای ایران در موضوع فرهنگ عاشورا را که به همت سینماگران شناخته شده در عرصه فیلم‌های داستانی، به سرانجام رسیده به مرور بنشینیم.

صدالبته که کارنامه مستندسازان ایرانی در این حوزه بسیار غنی و فهرست آثار ماندگارش بسیار بلندبالاتر از این است اما در این گزارش با تمرکز بر نام‌هایی که به‌واسطه سینمای داستانی برای مخاطبان شناخته‌شده‌تر هستند، به‌دنبال حلقه وصلی میان این دو عرصه بودیم؛ حلقه وصلی که می‌تواند بهانه‌ای شود برای غبارزدایی از داستان‌هایی که در این سال‌ها خاک خورده‌اند و فرصت روایت بر پرده نقره‌ای را پیدا نکرده‌اند.

سینمای داستانی ایران هرچند ویترینی خلوت در حوزه تولیدات عاشورایی دارد اما این صرفا به فقدان دغدغه در میان سینماگران مرتبط نیست، چه اینکه به استناد همین گزارش، کم نیستند داستانی‌سازانی که از سر دغدغه دست به مستندسازی در این حوزه زده‌اند. شاید این خلوتی، دلایل دیگری هم داشته باشد.

اطلاعات مرتبط با تولیدات مستند سینمای ایران به ویژه در دهه‌های دورتر اطلاعاتی پراکنده و غیرمدون است و به همین جهت آنچه در این گزارش مورد بازخوانی قرار می‌گیرد،‌ الزاما نمی‌توانست فهرستی جامع باشد اما یکی از جامع‌ترین تلاش‌ها برای گردآوری و تحلیل آثار مستند مرتبط با فرهنگ عاشورا،‌ کتاب «واقعه در قاب» به قلم احمد طالبی‌نژاد است که در سال ۹۳ از سوی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی منتشر شد و بخش عمده‌ای از اطلاعات این گزارش برگرفته از آن است.

ناصر تقوایی؛ روایتی از آیین‌ها

یکی از سرشناش‌ترین سینماگرانی که به واسطه فیلم‌های همچون «ناخدا خورشید» و «کاغذ بی‌خط» جایگاهی معتبر در میان منتقدان و مخاطبان سینمای ایران داشته و دارد ناصر تقوایی است؛ فیلمسازی که دستی هم بر آتش مستندسازی داشته و چه پیش و چه پس از انقلاب آثاری مستند را مرتبط با آیین‌های عاشورایی به سرانجام رسانده است.

«اربعین» عنوان مستندی است که در سال ۴۹ و به سفارش سازمان رادیو و تلویزیون ملی وقت،‌ ساخته شده است. مستندی ۱۹ دقیقه‌ای که روایتی از آیین عزاداری در مسجد دهدشتی شهر بوشهر هم زمان با روز اربعین ارایه می‌دهد. از نکات جالب این مستند روایت کاملاً تصویری و فاقد گفتارمتن آن است. تقوایی در گفتگویی روایت جالبی از شرایط ساخت این مستند داشته است؛ «ما رفته بودیم از مراسم عاشورا در بوشهر فیلم بگیریم. من بچه جنوبم و مراسم مذهبی را در آن خطه خوب می‌شناسم. رییس شهربانی بوشهر اما اجازه نداد و گفت شما می‌خواهید عقب‌ماندگی مردم ما را به خارجی‌ها نشان دهید. ساعت‌ها با او بحث کردیم که این فیلم مال تلویزیون است و اگر مشکلی داشته باشد حتما اجازه پخشش را نمی‌دهند. شما کاسه داغ‌تر از آش نشوید… این مخالفت ۴۰ روز طول کشید و نهایت به ما اجازه دادند از مراسم اربعین فیلم بگیریم.»

ناصر تقوایی یک سال پس از «اربعین» مستند دیگری را با عنوان «مشهد قالی» با سفارش رادیو و تلویزیون ملی می‌سازد که روایتی ۲۲ دقیقه‌ای از آیین قالی‌شویی در مشهد اردهال از روستاهای حوالی کاشان است. تقوایی در روایتی از این مستند، گفته است که نسخه اصلی آن با همراهی چهار فیلمبردار و یک گروه بزرگ ضبط شد و نگاتیوهای آن برای ظهور به ایتالیا رفت اما هیچگاه برنگشت! او می‌گوید؛ «فیلم موجود فیلمی است که یکسال بعد من به اتفاق یک فیلمبردار رفتم و آن را ساختم و هنوز هم افسوس فیلم گمشده را می‌خورم.»

تجربه ساخت مستندهای آیینی در کارنامه ناصر تقوایی اما به پیش از انقلاب محدود نماند و این سینماگر شناخته شده، در سال ۸۳ مستند «تمرین آخر» را به سفارش سازمان فرهنگی یونسکو وابسته به سازمان ملل متحد ساخت تا زمینه‌ساز ثبت هنر تعزیه در فهرست میراث معنوی یونسکو شود.

تقوایی این مستند را در دو نسخه یکی کوتاه برای یونسکو و دیگری بلند برای مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد کارگردانی کرد.

محمدرضا اصلانی؛ تلفیق تاریخ و هنر

محمدرضا اصلانی هم شاعر است و هم پژوهشگر؛ چهره‌ای شاخص و سرشناس در سینمای مستند که به واسطه کارگردانی دو فیلم داستانی «شطرنج باد» و «آتش سبز» برای مخاطبان ناآشنا با سینمای مستند هم چهره‌ای شناخته‌شده محسوب می‌شود. محمدرضا اصلانی را بیشتر در مقام پژوهشگر ادبیات و سینما می‌شناسیم و از این منظر تجربه‌های او در حوزه‌های مختلف هم‌واره محل رجوع از سوی علاقمندان بوده است.

اصلانی در حدفاصل سال‌ها ۷۹ و ۸۰ مجموعه مستندی چهارقسمتی با عنوان «واقعه کربلا» را برای شبکه اول تلویزیون کارگردانی کرد که در زمینه مستندهای عاشورایی از آثار شاخص محسوب می‌شود.

این مستند ۴ قسمتی در واقع بخشی از یک مجموعه ۱۲ قسمتی است که با استفاده از متن تاریخ طبری و نقاشی‌های مکتب قهوه‌خانه، واقعه کربلا را روایت می‌کند. اصلانی در هر قسمت ۴۵ دقیقه‌ای با تمرکز بر نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای هنرمندانی همچون قوللر آقاسی و محمد مدبر و نیز پرده‌های به یادگار مانده در مجموعه کاخ نیاوران، کاخ صاحبقرانیه و موزه هنرهای معاصر تهران، روایتی تاثیر گذار از هجرت امام حسین(ع) و یارانش از مکه به کوفه و سپس به صحرای کربلا ارایه کرده است.

مجید مجیدی؛ زیارت‌های شاعرانه

هرچند مجید مجیدی این روزها به‌عنوان یکی از شاخص‌ترین چهره‌های سینمای ایران در عرصه کارگردانی فیلم‌های داستانی شناخته می‌شود اما کارگردان «بچه‌های آسمان»، سینما را با ساخت مستندهای کوتاه آغاز کرد و اتفاقا در کارنامه حرفه‌ای خود تا به امروز در کنار آثار داستانی، توفیقات قابل توجهی در عرصه مستند هم به‌دست آورده است.

مجید مجیدی که در سال ۸۰ با مستند «پابرهنه تا هرات» توانست جایزه فیپرشی جشنواره فیلم و مستند تسالونیکی را از آن خود کند و چند سال بعد هم مستند کوتاهی را برای المپیک پکن ۲۰۰۸ کارگردانی کرد، توجه ویژه‌ای به آیین‌های مذهبی هم داشته است.

«رضای رضوان» معروف‌ترین مستند مجیدی است که روایتی از کفشداران حرم رضوی محسوب می‌شود و تا به امروز بارها از شبکه‌های مختلف تلویزیون روی آنتن رفته است.

در زمینه آیین‌های عاشورایی اما مجیدی در سال ۷۸ مستندی را با عنوان «نجوای عاشورایی» کارگردانی کرد؛ مستندی کوتاه درباره عزاداری و سینه‌زنی در حسینیه کربلایی‌ها در تهران که با استفاده از ۱۱ دوربین به ثبت و ضبط نماهایی متفاوت و تاثیرگذار از این آیین پرداخت.

مجیدی که حالا در کارنامه سینمایی خود اثر تاریخی و عظیم «محمد(ص)» را هم دارد، درباره انگیزه ساخت مستند «نجوای عاشورایی» گفته است؛ «علت ساخت این مستند، خلایی بود که در این نوع کارها احساس می شد؛ این مجموعه بدون هیچ سفارشی و تنها به دلیل وجود دغدغه ساخت فیلم هایی با نگاه معرفت دینی و در عین حال دارای جهات هنری تهیه شده است.»

رضا میرکریمی؛ از شش گوشه عرش

حتی در فیلم‌های داستانی رضا میرکریمی هم می‌توان رگه‌هایی عیان از دغدغه‌های مذهبی را رصد کرد. فیلمسازی که با «زیر نور ماه» جایگاه خود را در سینمای داستانی ایران تثبیت کرده و تا به امروز هم آثار تحسین‌شده‌ای همچون‌ «خیلی دور، خیلی نزدیک» و «یه حبه قند» را روی پرده سینماها فرستاده است.

رضا میرکریمی اما فراتر از این آثار داستانی تجربه‌های متفاوتی در زمینه مستندسازی هم داشته است از تهیه‌کنندگی مجموعه مستند «فرش ایرانی» که با همراهی شماری از معتبرترین فیلمسازان ایرانی به سرانجام رسید تا مشاوره و حمایت از مستندسازی جوان برای ساخت مستندی درباره حسینیه زنجان.

مهمترین دورخیز میرکریمی در حوزه مستند عاشورایی را اما می‌توان تلاش او برای تکمیل پروژه ناتمام زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور دانست؛ مستندی با عنوان «شش گوشه عرش» که با تمرکز بر مراحل آماده‌سازی و نصب ضریح تازه مرقد امام حسین(ع) کلید خورده بود اما با مرگ ناگهانی ملاقلی‌پور ناتمام ماند و دو سال بعد رضا میرکریمی تکمیل آن را برعهده گرفت.

مشاوره تولید مستند «حسینیه اعظم» به کارگردانی مجید عاشقی را نیز میرکریمی در سال ۹۰ برعهده گرفت که حاصل آن سه قسمت مستند درباره آیین عزاداری در حسینیه اعظم زنجان بود.

نرگس آبیار؛ روایت ارادتمندان

«شیار ۱۴۳» حالا مهمترین شناسنامه برای نرگس آبیار محسوب می‌شود. نویسنده و کارگردانی که البته تا پیش از این فیلم تاثیرگذار، تجربه‌های ارزشمند و متنوع دیگری در زمینه ادبیات و مستند هم داشته است.

آبیار در مقام مستندساز اما تمرکز ویژه‌ای بر آیین‌ها و مفاهیم عاشورایی داشته است. سه مستند «یک روز پس از دهمین روز» (۱۳۸۶)، «روز پایان»(۱۳۸۷) و «شیرپوشان»(۱۳۸۹) محصول همین تمرکز و دغدغه بوده است.

از این میان مستند «یک روز پس از دهمین روز» که به رابطه عاطفی میان یک پیرمرد معلول و یک شتر می‌پردازد که توسط او مهیای مراسمی آیینی در محرم می‌شود، حضور درخشانی در جشنواره‌های جهانی داشته و جوایزی همچون باتومی گرجستان، موفقیت سینمایی جشنواره آزا یونان و دیپلم افتخار جشنواره ایوگانی ایتالیا را برای آبیار به ارمغان آورد. این مستند در ایران نیز به‌عنوان بهترین مستند همایش تصویر عاشورا شناخته شد.

مستند «روز پایان» که جایزه بهترین مستند نیمه بلند جشنواره «سینماحقیقت» و همچنین جایزه بهترین مستند جشنواره سوگواره‌های عاشورایی را کسب کرد هم روایتی از زندگی شمرخوان کهنسالی است که در شهر زارچ یزد زندگی می‌کند و حدود صد سال از عمرش می‌گذرد اما با این حال هنوز روز عاشورا سوار اسب می‌شود و شمرخوانی می‌کند.

آبیار در مستند «شیرپوشان» نیز به وجه دیگری از آیین تعزیه می‌پردازد و تلاش دارد در قالب روایتی ۱۱ دقیقه‌ای به ریشه‌ها و علل حضور نمادین شیرها در آیین‌های عزاداری عاشورا بپردازد.

مونا زندی حقیقی؛ هم‌آوایی با حماسه

کارگردانی «عصر جمعه» سلسله موفقیت‌هایی را برای مونا زندی در عرصه سینمای داستانی به همراه داشت اما پشتوانه‌ای برای پرکاری او در سینما نشد. زندی که سینما را با دستیاری فیلمسازانی همچون کیانوش عیاری و رخشان‌بنی اعتماد آغاز کرده بود، در مسیر فعالیت حرفه‌ای تمرکز بیشتری روی سینمای مستند داشته است.

تهیه‌کنندگی مجموعه مستند «هم‌آوایی» شامل ۱۰ مستند بلند درباره مداحان ۱۰ استان(منطقه)، شاخص‌ترین فعالیت زندی در زمینه مستندسازی عاشورایی محسوب می‌شود. این پروژه با مشاوره علیرضا شجاع‌نوری و فرهاد ورهرام در طول سال‌های ۹۲ و ۹۳ به سرانجام رسید.

«لحظه‌های دلتنگی» با تمرکز بر مداحی در لرستان، عنوان یکی از تماشایی‌ترین مستندهای این مجموعه است که کارگردانی آن را خود مونا زندی برعهده داشته است. زندی در این مستند ضمن مرور شیوه‌های مداحی در لرستان، یکی از آیین‌های پر رمز و راز این منطقه یعنی آیین «گل‌مالی» را هم به تصویر درآورده است آیینی که طی آن عزاداران در حوضچه‌ای انباشته از گل غوطه‌ور می‌شوند و سپس به هیبت تندیس‌هایی گلی در مراسم سینه‌زنی شرکت می‌کنند.

مجید برزگر؛ آوای عاشورایی از دولاب

«سوگ و سرود» یکی دیگر از مستندهایی است که در قالب مجموعه «هم‌آوایی» به تهیه کنندگی مونا زندی تولید شده است. کارگردانی این مستند را مجید برزگر برعهده داشته که در سینمای داستانی با آثاری همچون «فصل باران‌های موسمی» و «پرویز» شناخته می‌شود.

برزگر در این مستند، به مداحی در تهران پرداخته و روایتی شفاهی از زبان پیرغلامانی ارایه می‌دهد که در هیات‌های قدیمی تهران به ویژه در محله دولاب سال‌ها است نوحه‌سرایی می‌کنند. این مستند در راستای علایق فرم‌گرایانه برزگر با نماهایی سیاه و سفید از شهر تهران مدرن آغاز می‌شود و آرام آرام سراغ بافت قدیمی شهر و شور و هیجان آیین‌های عاشورایی می‌رود.

«دنیا بدون روضه آقا جهنم است، یعنی بهار نوکری ما محرم است» این نوایی است که روی تصاویر ابتدایی روایت برزگر از زبان یک مداح می‌نشیند و پس ازآن شاهد روایت‌هایی از پیرغلامان و ذاکران اهل‌بیت درباره برگزاری آیین‌های عزاداری و سنت مداحی در تهران هستیم. از نکات جالب مستند ایده برزگر در پایان‌بندی آن است که باردیگر به فضای مدرن شهر تهران بازمی‌گردد و شاهد زنان و جوانانی هستیم که در مراسم شام غریبان با روشن کردن شمع به محرم ادای احترام می‌کنند.

محسن امیریوسفی؛ روایت کاروان

محسن امیریوسفی در سینمای داستانی چهره‌ای همواره حاشیه‌ساز دارد و هر سه فیلمش یعنی «خوب تلخ»، «آتشکار» و «آشغال‌های دوست داشتنی» در مرحله اکران با چالش‌هایی مواجه بوده است. محسن امیریوسفی اما در کنار کارگردانی فیلم داستانی، مستندسازی را هم تجربه کرده است.

«کاروان» عنوان مستندی است که محسن امیریوسفی در مقام طراح، تدوینگر و کارگران آن را در سال ۸۱ برای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخت مستندی که تمرکز آن بر یکی از بزرگ‌ترین تعزیه‌های متحرک ایران است که هر ساله در شهر سده(خمینی شهر) از توابع نجف‌آباد اصفهان برگزار می‌شود. گروه تعزیه‌خوانان همراه با دسته‌های عزادار در سرتاسر شهر به راه می‌افتند و باشکوه بسیار واقعه عاشورا را روایت می‌کنند.

امیر یوسفی با همراهی بایرام فضلی در مقام فیلمبردار، روایتی مستند از حرکت این کاروان را در فیلمی ۱۵ دقیقه‌ای به ثبت رسانده است.

پناه‌بر خدا رضایی؛ گزارش عید شهادت

پناه‌بر خدا رضایی یکی دیگر از سینماگرانی است که در سینمایی داستانی بیشتر با دو فیلم «چراغی در مه» و «گهواره‌ای برای مادر» شناخته می‌شود. رضایی در زمینه ساخت مستند عاشورایی دو فیلم «عید شهادت» و «نامیرا» را در کارنامه خود دارد.

«عید شهادت» مانند مستند «کاروان» امیریوسفی با تمرکز بر آیین عزاداری در خمینی‌شهر اصفهان ساخته شده است. روایتی از حرکت یک کاروان بزرگ نمایشی متحرک که از نظر اجرایی دست کمی از یک فیلم تاریخی عظیم درباره واقعه کربلا ندارد. از ویژگی‌های مهم بصری در روایت پناه‌برخدا رضایی تمرکز بر زوایای بکر و ارایه تصاویری ناب از اجرای این تعزیه است.

رضایی چند سال بعد «نامیرا» را با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی کارگردانی کرد؛ مستندی درباره برگزاری مراسم تعزیه در شهرستان‌های یزد، مهریز، میبد، کاشان و نوش آباد. این مراسم مفصل با اسب و خیمه و خدم و حشم فراوان برگزار می‌شود. این مستند ۲۷ دقیقه‌ای در سال ۹۲ تولید شد.

و حکایت‌هایی که همچنان باقی است…

این فهرست را می‌توان همچنان ادامه داد. فهرست آثاری که به همت چهره‌های مطرح سینمای داستانی به سرانجام رسیده‌اند تا روایت‌گر بخشی از فرهنگ عاشورا در قالب سینمای مستند باشند. همان‌طور که در آغاز اشاره شد، اگر دایره انتخاب آثار را فراتر از سینماگران داستانی در نظر بگیریم و بخواهیم کارنامه «مستندسازان» را در این زمینه بازخوانی کنیم، حجم گزارش ده‌ها برابر این نیز می‌شد.

این‌ها همه تلاش‌هایی است در زمینه به تصویر درآوردن یک آیین ملی با ریشه‌های عمیق مذهبی؛ آیین‌ها و باورهایی که نه فقط در قالب مستند که در سینمای داستانی نیز ظرفیت‌های بالقوه بسیار زیادی را فراهم آورده‌اند همان ظرفیتی که با اتکا بر آن «روز واقعه» در حافظه مخاطبان سینمای ایران ثبت شده است.

حکایت‌ها و قصه‌های بسیار دیگری در لابه‌لای صفحات تاریخ عاشورا، همچنان ناخوانده مانده است و ای کاش روزی بتوانیم شاهد غبارزدایی از آن‌ها در قالب روایت‌های داستانی بر پرده نقره‌ای سینما هم باشیم.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها