تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۱/۱۵ - ۱۴:۰۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 105547

سینماسینما، حسن شریعتی:

آرش لاهوتی داستان زنی را روایت می کند که می خواهد قائم به ذات خودش باشد و در برابر جامعه مردسالار و هم صنفی هایش مبارزه کرده وروی پای خودش بایستد. فیلم در میان باغهای پرتقالی شمال و در واقع بر محوریت پرتقال می چرخد. زنی که تصمیم دارد تا ثمر ده ها هکتار درخت پرتقال را در مدت زمان ده روز در ازای سرمایه زندگی اش برای نشان دادن خود تحویل دهد.

اما بروز مصایب و مشکلات پی‌درپی برای او مانع از رسیدن به هدفش نمی شود. زنی که در خانه با مرد خود نیز به سردی برخورد می کند انگار که این مرد چون اطرافیان و رقبای کاری از یک جنس باشند. رفتار سرد و بی روح زن با مرد خود او را مجبور می کند تا آکواریوم جذابیتهای ذهنی اش را با ماهیان رنگ وارنگ گسترش دهد. به نظر می رسد کارگردان از به تصویر کشیدن فضای نارنجی درختان پرتقال و سرسبزی شمال به عمد می‌گذرد تا بیشتر زن را در معانی روانشناسانه رنگ نارنجی ازقبیل تحریک کردن، شجاعت ، اقدام به عمل و توانایی روبه روشدن با واقعیت هاومشکلات زندگی را به تصویر بکشد. قصه فیلم اگر چه آبستن حوادث متعددی است اما نسبت به واکاوی و پیشینه اتفاقات ناشی آنها چندان تمایلی ندارد.

بیش از نیمی از تصاویر فیلم را مدیوم شات های از بازیگر زن تشکیل می دهد که عامدانه سعی دارد زن قصه را مقتدر نشان دهد، وقتی اقتدار او هنگامی‌که در دام توطئه رقبا گرفتار می شود می شکند. واینجاست بعد از آنهمه دردسر روی دیگر زندگی زن خود را نشان می دهد. برای پیروزی در این میدان باید مردی هم در کنارت باشد روزهای نارنجی از دوگانگی مرد و زن به یگانگی اقتدار و قدرت می‌رسد. و برخلاف ظاهر داستان که مردی منفعل را به تصویر می کشد در انتها مردی را می بینیم که بدون او روزهای نارنجی از راه نمی رسند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها