تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۱۴ - ۱۰:۰۵ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 129968

سینماسینما، نوشین خدامی

دنیای افسانه ها دنیایی میان خواب ها و بیداری هاست. گاهی به لحظه های واقعی نزدیک می شود و گاهی ما را به رویا و کابوس می کشاند. همان دنیایی که در شب های کودکی مان وقتی چشمان مان با قصه های مادربزرگ گرم می شد، به آن جا سفر می کردیم. دنیایی پر از تصاویر مبهم و درهم که منطق و قواعد خودش را دارد. همان جایی که برخلاف قصه های امروزین اثری از آدم های خاکستری در آن نیست. آدم ها یا نیک اند یا بد! نیروها یا خیر اند یا شر! و عاشق ها برای رسیدن به معشوق باید پهلوانانی باشند که همانند رستم از هفت خان جان سالم به در ببرند! با این قصه ها به خواب می رفتیم و سحرگاه وقتی برمی خاستیم خبری از غول ها و دیوها و جن ها و پری ها نبود؛ اما انگار باور می کردیم برای قهرمان شدن باید پهلوان بود.
فیلم سینمایی پوست ساختۀ برادران ارک روایت همان دنیای افسانه ای در سینمای امروز ماست. سینمایی که از اسطوره ها و قهرمانان اصیل فاصله گرفته است. سینمایی که ماوراءالطبیعه اش در فیلم های معناگرای بی مخاطب و قهرمانانش در معدود فیلم های دفاع مقدس خلاصه می شود. و ژانر وحشت نیز همانند بسیاری از ژانرهای دیگر جایی در آن ندارد! در فرهنگ عامه مردم ایران هرجا حرف از ترس و وحشت به میان آید لاجرم موضوع اجنه نیز مطرح خواهد شد؛ پوست با زیرکی و جسارت به سراغ این موضوع رفته و با نگاهی به افسانه های محلی آذربایجانی ها برای بیننده قصه می گوید.
سکانس آغازین فیلم با قصۀ شیر و فضه که آن هم افسانه ای بدون سند تاریخی درباره واقعه عاشوراست تکلیف مخاطب را روشن می کند. تماشاگران قرار است قصه ای افسانه ای درباره نیروهای خیر و شر در عالم را تماشا کنند. و چه خیری والاتر از حسین ابن علی (ع)؟ و چه شری شقی تر از قاتلان او؟ سید به عنوان نمایندۀ طبقۀ سرمایه دار در پوست شیر می رود تا تعزیه را اجرا کند. این آغاز اگرچه نمادین است اما در دل قصه جای دارد و از روایت داستان بیرون نمی زند. هر چند ریتم یک سوم ابتدای فیلم اندکی کُند به نظر می رسد اما تمام کاراکترها به درستی و سر جای خودشان معرفی می شوند. کاراکتر عاشیق همان پدربزرگ قصه گویی است که مخاطب را مثل فرزندان و نوه هایش سکانس به سکانس به دنیای افسانه ای خویش می برد.
یکی دیگر از هوشمندی های فیلم چگونگی ورود اجنه به داستان و شیوۀ نمایش آن هاست. کاراکتر اصلی فیلم آراز است و قرار است بیننده با او همراه شود؛ بنابراین روند آشنایی مخاطب با جن ها و تاثیرشان در زندگی آراز، پله پله و هم گام با خود او شکل می گیرد.
در این میان باید به انتخاب بازیگر و گریم نقش عطار نیز اشاره کرد. خواسته یا ناخواسته ویژگی های ظاهری و دیالوگ های این کاراکتر تشابهات بسیاری با مرحوم شیخ جعفر مجتهدی دارد. مرحوم شیخ جعفر یکی از اوتاد و ابرار آذری هم عصر ما بود که مانند طبیبی دوار به سراغ انسان هایی می رفت که گره های کوری در زندگی داشتند. در کتاب لاله ای از ملکوت نوشته استاد محمدعلی مجاهدی به برخی از حکایت های عجیب و ماورایی زندگی ایشان اشاره شده است. کاراکتر عطار نیز در این فیلم شبیه مرحوم شیخ جعفر به امداد آراز و مادرش آمده و پس از دفع بلایای جن ها دیالوگی ماندگار با این مضمون می گوید: “به مادرت بگو در کار خدا نباید دخالت کرد!” اتفاقا در روزگاری که در لایه های پنهان اجتماع حتی برخی اقشار تحصیلکرده و دانشگاهی نیز گاهی دست به دامان جادوگرها و دعانویس ها می شوند، این همان پیامی است که دور از شعارزدگی در فیلم موج می زند.
در دنیای افسانه ها همه چیز اصیل است. آب و باد و آتش و آیینه و مادر و عشق و مرگ! تمام این عناصر اصیل اند و پوست سرشار از این اصالت هاست. کارگردانان این فیلم حتما می توانستند از بازیگران برجسته و مطرح استفاده کنند؛ تا تضمینی برای فروش در اکران عمومی داشته باشند. اما انگار برای آن که دنیای ناشناختۀ افسانه ای شان دست نخورده بماند عطای فروش بلیط را در نظام مریض پخش سینمای ایران به لقایش بخشیده و به سراغ بازیگران گمنام و نابازیگرانی رفته اند که با زبان آذری شان گویا از دل همان داستان های محلی آمده اند. و انصافا آنان نیز به خوبی روی پرده ظاهر شده اند.
کارگردانان فیلم پوست در فضای روشنفکرنمایانۀ سینمای امروز ایران، هم چنین برای جلب توجه جشنواره های خارجی، می توانستند با اندکی چاشنی روشنفکری برخی مبانی اعتقادی و مذهبی را هدف بگیرند. به راحتی می توانستند تعزیه و آداب عزاداری سنتی مردم ایران را به چالش بکشند. فضای قصه و جنس روایت فیلم این اجازه را به آن ها می دهد بدون آن که خیلی ها بفهمند، لااقل افسانه شیر و فضه را که در هیچ کدام از منابع معتبر تاریخی نیامده، در ذهن مخاطب کمرنگ کنند. اما با پایان بندی دایره وار، هم قصه را به ابتدای فیلم ارجاع داده و هم به اصول و اعتقادات مردم سرزمین شان ادای دین کرده اند. دست مریزاد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها