تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۰۸ - ۲۱:۳۲ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 147705

سینماسینما، کیوان کثیریان
باز هم یکی دیگر از قبیله فرهنگ بار سفر بست. اصغر عبداللهی؛ داستان نویسی که عاشق نوشتن بود. از آن آدم‌های ناب که نوشتن برایش مهم بود، قصه برایش مهم بود. چند مجموعه داستان منتشر کرد که آخری، همین هاملت در نم‌نم باران است که سال ۹۹ چاپ شد. آنقدر فیلمنامه نوشت و ساختند که بی آنکه خیلی‌ها نامش را بدانند، بخشی از خاطرات تصویری شان را مدیون او هستند. ده‌ها فیلم با فیلمنامه‌های او ساخته شد. از حریم مهرورزی و جهیزیه برای رباب بگیر تا خانه خلوت و بندر مه‌آلود و از خواهران غریب و بخاطر هانیه و غریبانه بگیر تا مرسدس و باران و بومی بنی‌اعتماد و خداحافظی طولانی.
عبداللهی این آخری‌ها وسوسه فیلمسازی را هم جدی گرفت و یکبار امتحانش کرد؛ یک قناری یک کلاغ که خوشبختانه این اواخر بعد از مدتها از محاق درآمد، اکران محدود شد و او نمایش آن‌را بر پرده دید.
۶۵ سال سنی نیست که یک نویسنده که حتما هنوز کلی ایده و طرح ناتمام در ذهن و در کشوی میزش دارد، قلمش را زمین بگذارد. اما زمانه ی بی‌رحم این حرف‌ها سرش نمی‌شود. بی وقفه غافلگیرمان می‌کند و آدم‌های نازنین را از ما می‌گیرد. این بار باید با نبودن اصغر عبداللهی و خداحافظی طولانی اش کنار بیاییم. روحت آرام آقا، آقای اصیل، آقای ناب.

منبع: اعتماد

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها