تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۰ - ۱۷:۳۹ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 107622

سینماسینما، منوچهر دین پرست
هنرمندی که نسبت به اتفاقات و حوادث پیرامونی خود بی تفاوت نباشد و از هنر برای بیان تاملات و اندیشه خویش بهره ببرد، هنرمندی است که می توان او را در زمره کسانی دانست که نسبت به جامعه نه تنها متعهد است بلکه توانسته زبان گویای جامعه خاموش خویش باشد. فیلم “آشغالهای دوست داشتنی” امیریوسفی را نیز باید در همین جمله معنا کرد. او نسبت به یک رویداد مهم سیاسی بی تفاوت نمانده و در قالب خاص خویش زبان گویای آن حادثه بوده است. امیر یوسفی با ساخت این فیلم برخی از زوایا و پیچیدگی ها و اتفاقات انتخابات سال هشتاد و هشت را در کالبدی سینمایی قرار داده است تا بتواند گذشته و حال و آینده مردم ایرانمان را معنا کند. برای امیریوسفی بیش از آنچه که فیلم، جدی باشد برای او توجه به رویدادی مهم جدی بوده است. او در فیلم با زبان مطایبه و طنز و تلخ و حتی صریح و گویا نسلهای گوناگون و گسست آنها را که چگونه سالهای سال اسیر دست باورها و عقاید مختلف قرار گرفتند و عمرشان گذشت را بیان می کند. از سوی دیگر امیر یوسفی ساختاری را برای فیلم خود انتخاب کرد که نه تنها زمینه و زمانه را به خوبی نشان می دهد بلکه تو در تو بودن تاریخ و باورها را هم طرح می کند. او بدون جبهه گیری نسبت به عقیده ای آن را به مثابه سینماگری که یک موقعیت را دیده، به تصویر می کشد. از سوی دیگر دیالوگهای افراد درون قاب که سالهاست از عمرشان گذشته و نسبت به زمانه خود دور هستند، همان زیرکی و یا رندی است که امیریوسفی به بیانی صریحی از زمانه خود دست یافته است. اگرچه امیر یوسفی با این شگرد توانست مخاطب را با خود همراه کند اما نمی توان از گفته هایی که طرح شد حتی بدون دقت به کلمات و واژگانی که بیان شد بی تفاوت گذشت. او عامدانه مطالبی را طرح می کند که جامعه نه تنها نسبت به آن بی تفاوت نیست بلکه سالها با آن زیسته است. او مادر شهیدی را در وضعیتی قرار می دهد که راه برون رفت را فقط در نگاه مادرانه و مهربانانه در جدال فرزندان خانواده اش می بیند. او خاطرات خانواده ای را به کیسه زباله می اندازد که بخشی از هستی آنها بوده و اینک هستی آنها نه تنها بی معنا شده بلکه به ضد خود نیز تبدیل شده است. امیریوسفی با نام پر از ابهام “آشغالهای دوست داشتنی” به خوبی آشغال زمانه خود را شناخته و خوب فهمیده که چه چیزی آشغال هست. شاید بر همین اساس است که سالها فیلم او در محاق و توقیف بود تا به زعم آنها بوی آزار دهنده آن از بین برود و کسی هم نسبت به آن چندان رغبتی نشان ندهد و بعد به نمایش درآید. درست در زمانی که مردم با هزاران مشکل عدیده اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی رو به رو هستند و کسی نسبت به آشغالها حساس نیست. اما این طور هم نیست ما آشغالهای زمانه خود را می شناسیم.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها