تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۲/۰۹ - ۱۴:۲۴ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 15240

پیمان معادیپیمان معادی در بخشهایی از مصاحبه خود با حبیب رضایی در ۲۴ ،حرفهای جالبی زده است .

به گزارش سینما سینما ،پیمان معادی گفته است : از آنجایی که پیشنهادهای آن ورآبی از ماه ها قبل به دست تو می‌رسد و تعدادشان هم با توجه به حجم محصولات سینمایی آنجا زیاد است، مدام مشغول بررسی پیشنهادها هستی. ولی در مقطع کنونی بعد از چند سال که نوشتن فیلمنامه ی بمب تمام شده بیشترین تمرکزم روی ساخت این فیلم است. پس در مورد قبول پیشنهادهای جدید برای بازیگری تردید دارم. ولی در جواب به سوال که پرسیدی باید بگویم دو پیشنهاد جدی دارم. اولی بازی در یک فیلم پرستاره در ژانر فضایی با بودجه ی هنگفت است و دومی که برایم هیجان انگیز است پیشنهاد بازی در یک تئاتر در لینکلن سنتر نیویورک است؛ در نمایشی از کارگردانی که سه بار جایزه ی تونی را برنده شده. که هر دویشان بازمان مشخص شده برای ساخت فیلم بمب هم زمان هستند و با قبول کردن هر کدام آنها باید ساخت فیلمم را عقب بیندازم. الان ساخت فیلمم برایم اهمیت بیشتری دارد. شاید با در نظر گرفتن هیجانات لحظه ای به نظر برسد که قبول کردن این نقش ها به عقب افتادن ساخت فیلم می‌ارزد اما هر چه با گروه تصمیم گیرنده ی اطرافم بیشتر مشورت می کنم متوجه می شوم هیچ چیز جای فیلمسازی را برایم نمی ‌گیرد. ممکن است در لحظه فکر کنی که اشتباه است اما چند سال بعد که به آن نگاه می کنی می‌بینی به خاطر چیز با ارزشی دست به آن انتخاب زدی و به همین دلیل از تصمیمی که گرفتی فارغ از نتیجه ی آن راضی هستی. قبلا وقتی در چنین موقعیت هایی قرار می گرفتم و نقشی را به هر دلیلی از دست می دادم تأسف بیشتری می خوردم. مثل وقتی که بعد از سه ماه تمرین برای اجرای نقش اتللو در برادوی و گذراندن دوره ی شکسپیرین نتوانستم در این نمایش حضور پیدا کنم. قرار بود این نمایش در سالن  NYTW برادوی اجرا بشود. اما به دلیل هم زمانی با فیلمبرداری سریال شبکه ی اچ بی او فرصت حضور در آن را پیدا نکردم. الان دیگر با این شرایط کنار آمده ام. دیگر می دانم که از دست دادن هم بخشی از قواعد زندگی حرفه ای است و نباید به خاطرش افسوس بخورم بلکه باید آن را مدیریت کنم و برنامه ریزی کنم تا برای فرصت های بعدی آماده باشم. قبل تر همه ی اینها را به پای بدشانسی می گذاشتم.بعدها فهمیدم، همان طور که گفتم، تمام اینها جزئی از مناسبات زندگی این چنینی و کار کردن در دو اقلیم ایران و خارج از ایران است و ربطی به شانس ندارد؛ الان دیگر به قول دنزل واشنگتن معتقدم: « شانس یعنی وقتی یه موقعیت به سمتت می آد تو براش آماده باشی».

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها